بعضی از مردم به خاطر عدم معرفت خود و دیگران نسبت به تاریخ امامت،گاهی آنچه در ذهن خود میپرورانند پیرامون ابعاد زندگی حضرات معصومین (ع)،کاملا با عالم واقع در تضاد است. مثلا فکر میکنند امام سجاد(ع) همیشه بیمار و رنجور و گوشه گیر بودهاند که این فکر از بیماری حضرت در روز عاشورا و تعمیم آن ناشی شده است. لذا بر هر فرد مسلمان لازم است حداقل معرفتی نسبت به امامان خود داشته تا دچار انحراف فکری و عملی در دین خود نشود.
بارزترین مشخصه زندگی امام سجاد علیه اسلام بندگی بیمنت و عبادت خالصانه و عارفانه ایشان میباشد آنچنان که سبب گشته تا لقب «زین العابدین» به آن حضرت داده شود. در این باره حضرت آن قدر پیش رفت که یک بار فاطمه دختر امام علی (ع) از جابر بن عبدالله انصاری خواست تا او را از این شدت باز دارد، زیرا بیم آن رود که جانش را بر سر عبادت بگذارد.
در تأیید این ویژگی روایات چندی در منابع نقل شده است. از جمله آوردهاند که آن حضرت، وقت وضو رنگ چهرهاش دگرگون مىشد. علت را پرسیدند، فرمود: أتدرون بین یدى من أرید أن أقوم، آیا مىدانید که در برابر چه کسى مىخواهم بایستم. در نقلی دیگر آمده است که چهره امام وقت نماز نیز دگرگون شده و رعشه بر اندامش میافتاد. وقتى علت را پرسیدند فرمود: إنى أرید الوقوف بین یدى ملک عظیم.
نقلهای دیگر حاکی از آن است که حضرت تمرکزش را در نماز حفظ کرده و در وقت نماز، به هیچ وجه متوجه امری جز خداوند متعال نبود: یکبار در وقت نماز، دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد مىزد، شکستهبند آوردند و استخوان دست را جا انداخت. بعد از آن امام دست بچه را دید که به گردنش آویزان است، در آن وقت بود که تازه متوجه شد که دست بچه شکسته است. آوردهاند که روزى به هنگام نماز، مارى به سمت آن حضرت حرکت کرد، اما او تحرکّى به خود نداد. مار از میان دو پاى امام عبور کرد و او از جایش تکان نخورد و رنگش عوض نشد. در روایتی دیگر نقل شده است که حضرت در نماز بود که خانه آتش گرفت. فریاد زدند: یابن رسول الله! النار، آن حضرت سر برنداشت تا آتش خاموش شد. از حضرت پرسیدند: چه چیز باعث شد نهراسید. حضرت فرمود: هراس از آتش جهنم.
نوشتهاند کسی جز علی بن ابی طالب و علی بن الحسین نمیتوانست نمازی چون نماز رسول خدا (ص) را به جای آورد: و لم یطق أحد أن یحکی صلاة رسول الله ص إلا علی بن أبی طالب و علی بن الحسین. همچنین نقل شده است که امام سجاد، برای نماز، لباس خشنی را انتخاب کرده و برای سجده، سر روی زمین میگذاشت، گاه به کوه جبان در مدینه میرفت و سر را روی سنگهای داغ میگذاشت و در حالی سر بر میداشت که از گریه، گویا صورتش را در آب گذاشته بود.
زمخشرى مىگوید: زمانى على بن الحسین (ع) به قصد وضو گرفتن دستش را در آب برد، در آن حال: ثم رَفَعَ رأسه إلى السماء و القمر و الکواکب، ثم جعل یفکِّر فى خلقها حتى أصَّبح و أذن المؤذّن و یده فى الماء، امام سرش را به آسمان و ماه ستارگان بلند کرده و در آنها به تفکر پرداخت، تا آن که صبح شده و در حالى که مؤذن اذان مىگفت، هنوز دست امام در آب بود.
زمانى که از خدمتکار او خواستند تا او را توصیف کند، گفت: من هیچگاه در روز براى او طعامى نیاوردم و در شب بسترى براى او نگستردم.
خواندن هزار رکعت نماز در شبانه روز امری است که به امام سجاد(ع) نسبت داده شده و امام باقر آن را تأیید کرده است. شخصی از حضرت باقر (ع) پرسید: چرا پدر شما کم فرزند است. حضرت همین نکته را یادآور شد و فرمود که پدرم وقتی برای توجه به این امور نداشت.
وجود مقدس امام زینالعابدین علیه السلام قهرمان معنویت است; یعنی یکی از فلسفههای وجودی فردی مثل علیبن الحسین، این است که [مظهر معنویت اسلام باشد].)
چرا عبادت حضرت اینچنین است؟
از مهمترین عواملی که انسان را به سوی انجام عبادات بیشتر فرا میخواند، چشیدن طعم شیرین عبادت است و اگر انسان به مرتبهای از کمال برسد که حلاوت عبادت را در اعماق وجود خود حس کند، هرگز وقتخود را در امور دیگر صرف نخواهد کرد، از این رو باید یکی از خواستههای ما از درگاه خداوند، این باشد که: «واذقنی حلاوه ذکرک; [پروردگارا] حلاوت و شیرینی یادت را به من بچشان .»
طبیعی است که امام سجاد علیه السلام با آن مقام بلند معنوی و غرق بودن در اقیانوس بیکران یاد خداوند و لبریز بودن وجود او از حلاوت ذکر حق، بیشتر وقتخود را به عبادت بپردازد . امام محمد باقر علیه السلام درباره عبادت پدر خود میفرماید: «بلغ من العباده ما لم یبلغه احد وقد اصفر لونه من السهر ورمضت عیناه من البکاء ودبرت جبهته من السجود و ورمت قدماه من القیام فی الصلاه (مناقب ابن شهر آشوب، دار الاضواء، ج۴، ص۱۶۲ .); به حدی عبادت کرده بود که دیگران به آن حد عبادت نمیکنند و از شب زنده داری رنگش زرد گشته بود و از گریه چشمانش سرخ شده بود و از سجده پیشانیاش برجسته شده بود و از ایستادن برای نماز، پاهایش ورم کرده بود .»
این ویژگی امام سجاد علیه السلام چنان برجسته بود که علمای دیگر مذاهب زبان به تحسین او گشودهاند، چنان که مالک بن انس (رئیس مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت) میگوید: «ولقد بلغنی انه کان یصلی فی کل یوم ولیله الف رکعه الی ان مات (تهذیب الکمال، المزی، مؤسسه الرساله، ج۲۰، ص۳۹۰; سیر اعلام النبلاء، همان، ص۳۹۲ .); به من خبر رسیده که علی بن الحسین علیهما السلام در شبانه روز، هزار رکعت نماز میخواند و این کار تا زمان وفات او ادامه داشت .»
همچنینابن ابی الحدید میگوید: «وکان الغایه فی العباده (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۷ .); [علی بن حسین علیهما السلام] نهایت در عبادت کردن بود .» به همین خاطر آن حضرت به «زین العابدین» یعنی زینت عبادت کنندگان، مشهور گشت (تهذیب الکمال، همان; سیر اعلام النبلاء، همان; حلیه الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، دار الفکر، ج۳، ص۱۳۵ .).
(درک مقام والای وعظیم الهی)خشوع در عبادت
امام زین العابدین، به خاطر معرفت کامل و عشق وافری که به معبود خویش داشت، و مقام الوهیت را به خوبی درک نموده بود، در هنگام امور عبادی به پروردگار خود توجه کامل پیدا مینمود و نسبتبه تمام امور اطراف خود بیتوجه میگشت، آن چنان قلب او سرشار از یاد و ذکر خدا میشد که فضای دل را بر دیگر مخلوقات تنگ مینمود . ابو نعیم اصفهانی از علمای اهل سنت نقل میکند که: همواره پس از وضو گرفتن و قبل از اقامه نماز، علی بن الحسین را لرزهای فرا میگرفت، از ایشان درباره این حالتسؤال شد، امام علیه السلام فرمودند: وای بر شما! آیا میدانید که به درگاه چه کسی میایستم و با چه کسی میخواهم مناجات کنم؟»
همچنین ابی نوح انصاری نقل میکند، روزی در خانهای بودیم که علی بن الحسین هم در آنجا حضور داشت و در حال عبادت کردن بود و به سجده رفته بود، ناگهان خانه دچار حریق شد، دوبار به آن حضرت گفتند: «یابن رسول الله! النار; ای پسر رسول خدا! آتش» ، ولی امام علیه السلام سر از سجده برنداشت تا آن که آتش خاموش شد، آن گاه به ایشان گفته شد: «ما الذی الهاک عنها; چه چیزی تو را از آتش غافل ساخت؟» آن حضرت در جواب فرمودند: «الهتنی عنها النار الاخری (تهذیب الکمال، همان، ص۳۸۹; بحار الانوار، مجلسی، همان، ص۸۰; مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص۱۶۳; تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دار الفکر، ج۴۱، ص۳۷۷ .); آتش آخرت مرا از آن غافل ساخت .»