تبلیغ دین به عنوان یک سنت حسنه از ابتدای اسلام تا کنون در میان شاگردان مکتب رسول خدا(ص) به عنوان یک تکلیف و وظیفه دینی وجود دارد که این امر در ایام مشخصی در طول سال، همچون ماه مبارک رمضان، محرم و صفر با توجه و عزم بیشتری از سوی طلاب و فضلای حوزه های علمیه صورت می پذیرد.
در این بین مشکلات متعدد مبلغان دین در این خصوص و عدم وجود برنامه ریزی و حمایت منسجم و هدفمند از سوی نهادهای مربوطه این مهم را با موانع بسیاری روبرو نموده است که در همین موضوع خبرنگار پایگاه 598 در گفتگویی با حجت الاسلام عبدالصالح شمس اللهی از مبلغین جوان حوزه های علمیه قم و عضو فعال گروه های تبلیغی و جهادی به بررسی امر تبلیغ و نگاه حوزه علمیه به این امر و موانع و مشکلات موجود آن پرداخته است که در ادامه می آید.
• به نظر شما عرصه تبلیغ دینی ما در حال حاضر در چه وضعیتی است؟بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ دادن به این سوال کمی دشوار است چون از طرفی محدودیت های خاص خودش را دارد و از طرفی نیاز به یک اشراف اطلاعاتی کاملی نسبت به میزان فعالیت های انجام شده باید وجود داشته باشد ولی آن چیزی که به طور قطع و یقین میتوان گفت این است که فعالیتهای تبلیغی حوزه های علمیه به هیچ وجه پاسخ گوی جامعه امروز ما نبوده و اگر میزان فعالیت دشمن بر علیه اسلام را یک مولفه بگیریم باید بگو ایم ما در مقابل درصد کمی از این حملات از خودمان دفاع نشان داده ایم و بخش عمده ای از آنها را بی جواب گذاشتیم و حتی بخشی از آنها را پذیرا شدیم و خودمان همراه با آنها شدیم .
• چه مشکلاتی باعث شده که میزان دفاع ما به این سطح تنزل پیدا کند؟
عواملش متعدد است که به بعضی از آنها اشاره می کنم. 1. کمبود نیروی فعال تبلیغی : یکی از عمده ترین مشکلات این بخش کمبود نیرو هست شما به مکاتب باطل دنیا مثل وهابیت بهائیت و یا ادیان منسوخ مثل مسیحیت نگاه کنید تعداد مبلغانشان قابل توجه است وهابیت با کمترا از 100 میلیون نفر جمعیت بیش از 14 میلیون مبلغ دارد و بهائیت با جمعیتی بسیار اندک آنقدر مبلغ دارد که تبدیل به دومین دین دنیا از لحاظ پراکندگی جغرافیایی گردیده است .
یکی از دوستان که در آلمان مشغول به تبلیغ بود میگفت در مترو با پسرم میرفتم یک نفر آمد با قیافه اروپایی و با زبان فارسی روان از من پرسید ایرانی هستی و بعد شروع نمود به تبلیغ مسیحیت و بعد به آن بنده خدا گفته بود من مبلغ مترو هستم .آنها حتی در مترو های آلمان برای شکار مسلمانان مبلغ فارسی زبان دارند اما ما سر جمع شاید آمار طلاب حوزه های علیمه به 250 هزار نفر هم نرسد این خودش یک معزل عمده است.
2 . تجمع روحانییت در مراکزی مثل قم : ما علاوه بر اینکه از تعداد کمی طلبه در مقابل نیاز زیادمان برخورداریم همین تعداد هم در قم متراکم شده اند و به جرات میتوان گفت بخش عمده ای از اینها در قم دیگر کاری ندارند یعنی تحصیل نموده اند و میدانند که از این بیشتر در قم برای آنها ثمری حاصل نمیشود اما باز با این وجود حاضر به بازگشت از قم به اوطان خودشان نیستند . من اسم این را میگذارم عدول از فلسفه طلبگی قرآن فلسفه هجرت به مراکز علمی را اینگونه بیان میکند.
فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ .(سوره توبه 122)
چرا از هر گروهی دسته ای به سفرنروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشداردهند ، باشد که از زشتکاری حذر کنند ? کسانی که در قم کاری ندارند و بین خود و خدای خود دیگر حاصلی نمی چینند به نص قرآن باید برگردند و قوم خود را با دین آشنا کنند وجنبش علمای بلاد باید احیا شود.
• این جنبش علمای بلاد چیست ؟
قبلا در هر شهری بزرگی بود که ملجاء مردم و مبلغ شریعت بود در تبریز کوچه مجتهد ها بود که چندین مجتهد در اون زندگی میکردند در شیراز سید عبد الحسین لاری بود که احکام اجرا میکرد در مرند آمیز علی اکبر مرندی بود در همدان مرحوم معصومی و در بهار مرحوم بهاری همدانی بود در کوهستا ن مرحوم کوهستانی و در تبریز مرحوم سید محمد حسن الهی برادر علامه و در شیراز مرحوم نجابت و شهید دستغیب بودند . در یکی از شهرهای همدان در یک مجلس روضه 18 مجتهد مسلم وجود داشت ولی امروز به غیر از چند شهر بزرگ در کجا مجتهد پیدا میکنید اگر هم باشند بعد از مدتی عزم قم میکنند . شما نگاه کنید آیت الله مظاهری را مردم اصفهان دعوت کردند ایشان به اصفهان رفت و منشاء برکات شد.
جنبش علمای بلاد یعنی قم را از این همه روحانی فاضل خالی کنیم و بروند در شهرها هر کدام مشعل فروزانی شوند تا دیگران بهره ببرند البته این خیلی معرفت میخواهد کسی مرجعیت مرکزی را رها کند و برود ولی اگر رفت برکاتش فرا گیر میشود اگر به خاطر خدا رفت خدای شهر های کوچک با قم هیچ فرقی ندارد عزت را خدا میدهد چه در قم چه در یک روستا . من به مراجع کار ندارم نمیتوانم هم داشته باشم اما کسانی که به امید مرجعیت در قم میمانند باید بدانند مرجعیت اگر واجب کفایی هم باشد من به الکفایه موجود است .
به روز نبودن شیوه ها تبلیغی هم خودش معظلیست البته چند سالی است که بهتر شده ولی تا نقطه مطلوب خیلی راه داریم باید به جایی برسیم که برای همه عرصه ها مبلغ داشته باشیم بزرگی میفرمود امروز اگر پیغمبری ظهور کند قطعا دور بینی بر دوش خواهد داشت .امروز دوربین ها بر دوش کسانیست که دین را نمیشناسند و دین شناسان دوربینی در دست ندارند ثمره اش میشود فیلمهای معرفت سوز ماه رمضان، اینکه چشم برزخی عارفی را به شخصی پیوند میزنند آن هم چشم برزخی پیدا میکند اینها ثمره فاصله اهل فن هنر و اهل فن دین است این دو باید در فرد واحد جمع شوند تا ثمره اش مثبت باشد یعنی خود آن که فیلم را میسازد باید دین را هم بشناسد .
• دیگر موانع پیش روی مبلغین را هم بیان کنید ؟
عدم استمرا تبلیغ و تبلیغهای مقطعی یکی دیگر از موانع است شما ببینید دشمن یک لحظه برای از بین بردن اسلام سکوت میکند ؟ نه آنوقت ما برای تبلیغ منتظر ماه رمضان و محرم و صفریم این تبلیغهای مقطعی اثر مقطعی دارد تبلیغ باید مستمر باشد باید بمباران تبلیغی صورت بگیرد دائم باید مسائل را برای مردم گفت دائم زندگی آنها را با دین گره زد من از روی تجربه عرض میکنم تبلیغ مقطعی اثر مقطعی دارد نه بیشتر امروزه رسانه ها و شبکه های تبلیغی غرب دائم در حال فعالیتند آنها که ساکت نمیشوند اما ما نزدیک به نه ماه سال را ساکتیم .
بی برنامه بودن حوزه برای تبلیغ هم یک مشکل است امروز چندین نهاد در حال اعزام مبلغ است سازمان تبلیغات ، دفتر تبلیغات ، طرح هجرت، اوقاف و .... اما هیچکدام برنامه ای مدون ندارند و فقط بودجه را خرج میکنند اگر برنامه ای مدون داشتند از همین ظرفیت موجود هم میشد استفاده نمود. خیلی مشکلات هست اینها شمه ای از مشکلات بود قانون ها دست و پا گیر قطع شهریه و دها مشکل دیگر همه مانع میشوند تا تبلیغ به شکل صحیح شکل بگیرد. مسائلی هم هست که از گفتنش معذورم اما از خدا میخواهم به همه فهم و بصیرت دقیق بدهد .
• در خصوص بی برنامگی حوزه های علمیه و قوانین دست و پا گیر را بیشتر توضیح بدید.
ببینید الان ما طرح اعزام مبلغ بلند مدت داریم این کار اصلش خوب است اما مشکلاتش زیاد است اول اینکه مدت محدود دارد مثلا 3 سال یا 5 سال بعد از آن طلبه باید برگردد در قم مدتی بماند و بعد برود این یعنی تمام جایگاه آن طلبه از دست خواهد رفت و اعتباری که در این چند سال کسب نموده بر باد رفته علاوه بر آنکه بازگشتش به قم از لحاظ علمی برای او ثمری ندارد . کسی که 5 سال از درس جدا شده میخواهد به قم برگردد که چه کند .
تازه وقتی برمیگردد شهریه اش که قطع یا نصف شده باید با درد سر درست شود و مشکلاتی که شاید برای رفتن دوباره به تبلیغ او را منصرف کند.
• چه راهکارهایی برای ساماندهی و استمرار وضعیت مبلغین دینی وجود دارد؟
راه حلهای این مسئله باید کارشناسی شود. به این سادگی نمیتوان نظر داد ولی یک سری چیزها واضح است راه کار هایش باید تدوین شود. در درجه اول تجمیع قدرت تبلیغی حوزه اعم از مالی و انسانی باید صورت بپذیرد این که هر نهادی ساز خود را بزند قدرت را نصف میکند باید یک نهاد نظارتی و برنامه ریزی همه تبلیغ را در دست بگیرد اصلا مگر 150 یا 200 هزار مبلغ در خوش بینانه ترین حالت چه قدر کار دارد که چندین نهاد اعزام مبلغ باید وجود داشته باشد اگر کار برای خداست همه بودجه ها و توانمندی هایشان را روی هم بریزند و کار را واحد کنند اگر هم برای خدا نیست که و علی الاسلام والسلام .
دوم تبیین ساز کار ورود به حوزه و خروج از سیستم امروز در سیستم حوزه چیزی به عنوان خروجی معنا ندارد امروز هرکسی وارد حوزه شد تا پایان عمر در حوزه میتواند بماند بدون اینکه به کسی پاسخ گو باشد باید خروجی حوزه مشخص شود نباید در قم طلبه ای باشد که نه درس میخواند و نه تدریس میکند حتی محققین هم باید از قم بیرون بروند مگر در مثلا تبریز نمیشود کار تحقیقی نمود باید از طلبه بپرسند در حوزه قم چه کاره هستی چه میی کنی ؟
سوم تامین مالی و علمی نیرویی که به عنوان مبلیغ در منطقه ای مستقر میشود امروز مبلغین شیعه حتی بعضا در معاش خود مشکل دارند برعکس نمایی که دشمن از روحانیت شیعه نشان داده امروز یک طلبه مبلغ در محرومیت خاصی به سر میبرد از لحاظ مالی باید تامین شود بنده با یک مبلغ وهابی صحبت میکردم میگفت عربستان پول ما را در حد اشرافیت میدهد فقط به شرط تبلیغ ما نمیگوئیم که طلبه را در حد اشرافیت تامین کنند اما در حد متوسط جامعه تامینش کنند و همین طور از لحاظ علمی مبلغ نباید بریده شود بلکه باید دائما خوراک تبلیغاتی دریافت کند و بر او نظارت شود .
• در پایان نکته ای اگر هست بیان کنید.
امروز و به برکت انقلاب اسلامی وظیفه روحانیت سنگین تر شده است در زمان طاغوت اگر توجیه ممانعت حکومت بود امروز دیگر هیچ توجیهی برای کوتاهی در امر تبلیغ نیست زمانی اما راحل به آیت الله بروجردی پیشنهاد داد نخبگان حوزه را که آینده مرجعیت برای آنها متصور است جدا کنیم و کلاس خاص برایشان بگذاریم بقیه افاظل و حتی بزرگانی که داعیه مرجعیت ندارند را عازم شهرها و بلاد کنیم اما در آن زمان متحجرین به مخالفت با امام برخواسند و فریاد وا اسلاما سر دادند امام آن روز نتوانست اما امروز که قدرت در دست متدینین است کاش کسی به آن آرزوی امام جامه عمل میپوشاند .