مـجله دیـــــنی فرهــنگی بیــــــنشجو
انتظار به معنای آماده شدن است، تلاش در راه ایجاد جامعه مهدوی... ادامه »
  • Who is Mahdi?
    Mahdi is a revered figure among Shia Muslims, believed to be one of the divine prophet Mohammad's last descendants and a descendant of the murdered Imam Hussain (Who has been murdered thirsty, shed on the ground, and trampled with hatred).
  • اندیشه‌ مهدویت منحصر به شیعیان و یا مسلمانان نیست؛ بلکه همه یا اغلب ادیان و مذاهب موجود در جهان، به گونه‌ای به “موعود” باور دارند.
  • در این زمینه یکی از روانشناسان به نام «آدلر» اظهار می‌دارد: به طور کلی در چهار تا پنج سالگی شخصیت، منش، رفتار و سبک خاص زندگی هر فرد مشخص می‌شود و این روال تقریباً تا آخر عمر ادامه می‌یابد.
بایگانی
محمدرضا گیوه چی؛

خطری که دانشجوی انقلابی را تهدید می کند

یادداشت مهمان رویش نیوز- محمدرضا گیوه چی: دانشجو به عنوان عنصر بیدار و موتور محرک جامعه رسالاتی بر عهده دارد که این مسئولیت ها کار او را در این زمانه به شدت دشوار کرده است؛ از ویژگی خاص این دوره زمانی که شرایط را نسبت به گذشته متمایز می کند می توان پیچیدگی امور و پیدایش مسایل نو اشاره کرد. شهید بزرگوار بهشتی در جمله ای به یاد ماندنی و عمیق بیان داشتند که: " دانشجو موذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود". آن بزرگوار در این جمله به نحوی بار سنگینی که قرار است بر دوش دانشجو قرار بگیرد را بازگو کرده است و با کمی دقت در آن می توان دریافت که موذن باید یک گام جلوتر از عموم امت باشد تا بتواند شرایط را برای انجام عبودیت و همچنین بستر سازی برای تعالی امت را فراهم کند. این جاست که اهمیت و رسالت دانشجویی نمایان می شود. دشمن نیز به خوبی این جمله حکیمانه از شهید بهشتی را درک کرده و می داند که برای جلوگیری از تعالی ملت ها به خصوص امت ما -که در نوک پیکان مبارزه با ظلم و ستم جهانی قرار داریم- باید برنامه ریزی مدون برای خنثی سازی جنبش های دانشجویی (در مرحله اول) و انحراف آن ها (در مرحله دوم) داشته باشد. دشمن که بر خلاف ما تاریخ معاصر  ما را به خوبی می داند، نقش نهضت های دانشجویی و میزان اثرگذاری آن قشر در ایجاد هر تحولی را در سده اخیر دریافته  و می داند که اگر بخواهد به حیات خود ادامه دهد بایستی تمرکز خود را بر روی ناکارآمد کردن دانشگاه و دانشجو معطوف کند، چون که دانشگاه - به نحوه امروزی- زادگاه غربی دارد، برنامه ریزی برای آن نیز در دست خود غرب است  و چون از منظر سبقه تاریخی جلوتر از ما هستند، می توانند با طراحی روش های مختلف در این پازل، ما را نیز به دنبال خود بکشانند.

امروز غرب با ایجاد برنامه های مختلف غفلت زا و صرفاً سرگرم کننده سعی بر آن دارد که دانشجو را به سمتی ببرد که هر روز خود را با مشغولیت ذهنی جدیدی -آن هم از جنس کاذب- مواجه ببیند و راه برون رفت از آن را نیز از خود کسانی که این اشتغالات فکری را ایجاد کرده اند، طلب کند تا آن ها نیز به جای درمان، بیماری جدیدی به او تزریق کنند  و این دور باطل هر روز زندگی دانشجو که باید مغز متفکر و جریان ساز در جامعه باشد را فرا می گیرد و یاس و روزمرگی را در وی بوجود می آورد.

برنامه دیگری که برای ضربه زدن به جریانات دانشجویی راه اندازی شده، scienceمحوری به جای تفکر محوری است. ، این روز ها به دانشجویی که باید علمدار نهضت اندیشه در هر جایی باشد، القا کرده اند که تو فقط باید درس بخوانی و به هیچ چیز دیگری که در اطرافت می گذرد توجه نداشته باشی، صد البته که صحیح است که دانشجو وظیفه درس خواندن دارد ولی این نیز واضح است که وظیفه دانشجو فقطدرسخواندن نیست، دانشجو به عنوان فردی پیشرو در جامعه نمی تواند انسانی تک بعدی باشد که فقط درس خوانده ولی هیچ سطح تحلیلی از وقایع اطرافش نداشته باشد. آن ها می خواهند از دانشجویان ما چهره های کاریکاتوری بسازند که فقط یک عضو بزرگ دارد. شما تصور کنید چهره ای با بینی بسیار بزرگ و با چشم های بسیار کوچک و بدون دهان و فقط با یک ابرو!!!. آن افرادی که پشت پرده این عروسک گردانی در دانشگاه ها هستند این را می خواهند؛ خواسته یا ناخواسته مسئولین ما در کشور که مرتبط با فضای دانشگاه هستند، از وزیر گرفته تا اساتید دانشگاهی نیز تحت تاثیر این تفکرات قرار گرفته اند. آن چیزی که در دانشگاه های کشور مشاهده می شود، اینست که اساتید فضایی برای دانشجو ایجاد می کنند که نه تنها نتواند نسبت به آن چه در اطرافش رخ می دهد، تحلیل داشته باشد بلکه فرصت فکر کردن به خود را نیز از دانشجو می گیرند  و اینست که پس از دوره های تحصیلی در دانشگاه عموماً با افرادی سر و کار داریم که تبدیل به یک رایانه بی جان شده که تعداد زیادی فرمول حفظ کرده است ولی متوجه اطرافش نمی شود! سخت گیری های غیر منطقی و ایجاد فشار با اهرم های متفاوت از جمله کوئیز، تکلیف، پروژه، امتحان و ... سبب شکل گیری چهره های کاریکاتوری از دانشجو می شود. این گونه فشار ها باعث تبدیل شدن عنصری متفکر و جریان ساز به موتوری که فقط کار می کند، می شود.

دشمن می خواهد که دانشجو فکر نکند و گرفتار جمود شود، آن ها برای دانشجویان ما نسخه انجماد فکری و کپک زدگی اندیشه تجویز کرده اند، چون که از فکر کردن دانشجویان ما هراس دارند، چرا که خوب می دانند که مبانی غلطی که دارند و می خواهند آن را عرضه کنند چون تار عنکبوت سست بنیاد است و با کمی فکر تا نابودی و ویرانگی فاصله ای ندارد؛ هر کس کمی(تا کید می کنم کمی!) نسبت به آن بیندیشد، متوجه نادرستی آن می شود. آن ها می خواهند نگذارند که دانشجوی ما فکر کند، همانطور که ذکر شد هر روز مشغولیتی جدید به وجود می آورند که دانشجو را سرگرم کنند تا مبادا به حرف هایشان فکر کند.

نکته بسیار مهمی که نباید از آن غفلت ورزید آن است که فردی که-به عللی که ذکر شد- فکر نمی کند، دیگر یک عنصر خنثی نیست که حیطه اثرگذاری او صفر باشد بلکه به یک عنصر ضد تفکر تبدیل می شود، رفتار ارتجاعی به خود گرفته و رفته رفته به یک خاطره منفی و نوستالوژی تبدیل می شود که عاملی بازدارنده در فضای تفکری است. از نتایج عدم تفکر، القای بی دردی، بی دغدگی، یاس، آرمان گریزی و عمل زدگی را می توان برشمرد. آن چیزی که به گواه تاریخ در کشور هایی که به زعم غربی ها جهان سوم بودند، می توان مشاهده کرد، نتایج اعمال سیاست های دشمن برای ایجاد رکود در جوامع است و تبدیل شدن انسان ها در شرق آسیا –که می پندارند در مسیر توسعه قرار دارند- به موتوری که مدام کار می کند  تا بتواند فقط شکمش را سیر کند، سبب بیماری های روانی در افراد شده به طوری که در 21 سال اخیر در آماری خیره کننده بیشترین آمار خودکشی در چین و ژاپن مشاهده شد. زندگی توام با یاس و نا امیدی نسبت به آینده و فراموش کردن آرمان ها وافق های روشن، سبب رکود و جمود است و دشمن هم همین را می خواهد و برای آن برنامه ریزی می کند. آن چیزی که دانشجوی مسلمان ما نباید از آن غفلت کند، توجه به همین آرمان هاست، دشمن سعی می کند در تبلیغاتش بر روی مسائل کشور سایه یاس و بحران بیندازد و مشکلات کوچک را بزرگ جلوه دهد  و مشکلاتی که نیست را به مردم القا کنند که هست، آینده را تاریک نشان دهند و می خواهد مردم را نا امید کند. دانشجوی مسلمان ما امروز باید در تبیین نظرات  و ایده هایش افق حداکثری را در نظر بگیرد و البته در نظر به واقعیت ها هم توجه داشته باشد و نگذارد شکافی بین این دو بوجود آید. دشمن امروز به تنبلی و به طریق اولی به تسلیم دعوت می کند. چیزی که امروز دارند به جامعه ما القا می کنند شعار"ما نمی توانیم" است.

همه مواردی تا کنون ذکر شد به یک طرف(!) از جهت دیگر خطری که فضای دانشجویی را تهدید می کند و شاید آسیب آن بیشتر هم باشد اینست که فضا را به گونه ای جلوه دهند که نقد به شرایط موجود کار اشتباهی است و اصلا دشمنی در کار نیست  و توطئه ای قرار نیست رخ دهد، خطری که ممکن است پا گیر داشجو شود اینست که فکر کند این ها همه " توطئه توهم" است و جریان تکنیک سالار و scienceمحور همه حرف هایش صحیح است و متقابلاً خطری ما را تهدید نمی کند، این نیز پروژه عادی سازی شرایط و سیاست زدایی است که برای به حاشیه بردن فکر دانشجو ریخته شده است.

منبع:

کلیدواژگان:

حرف مردم
نام شما:
ایمیل شما (نمایش داده نخواهد شد):
حرف شما: