مـجله دیـــــنی فرهــنگی بیــــــنشجو
انتظار به معنای آماده شدن است، تلاش در راه ایجاد جامعه مهدوی... ادامه »
  • Who is Mahdi?
    Mahdi is a revered figure among Shia Muslims, believed to be one of the divine prophet Mohammad's last descendants and a descendant of the murdered Imam Hussain (Who has been murdered thirsty, shed on the ground, and trampled with hatred).
  • اندیشه‌ مهدویت منحصر به شیعیان و یا مسلمانان نیست؛ بلکه همه یا اغلب ادیان و مذاهب موجود در جهان، به گونه‌ای به “موعود” باور دارند.
  • در این زمینه یکی از روانشناسان به نام «آدلر» اظهار می‌دارد: به طور کلی در چهار تا پنج سالگی شخصیت، منش، رفتار و سبک خاص زندگی هر فرد مشخص می‌شود و این روال تقریباً تا آخر عمر ادامه می‌یابد.
حوزه
حجة الاسلام مهدی منصوری(استادفلسفه و کلام حوزه علمیه اصفهان)

نظام اسلامی تعلیم و تربیت (5)

"نظام اسلامی تعلیم و تربیت"عنوان سلسله مقالاتی است از حجة الاسلام و المسلمین مهدی منصوری، استاد فلسفه و کلام حوزه علمیه اصفهان  که در چند قسمت پی در پی در زیل مباحث کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی در حوزه به آن می پردازیم.
سیر این مقاله به این صورت است که اول به بیان واقعیت علم می پردازد تا جایگاه نظام تعلیم و تربیت در اسلام روشن شود و بعد از آن به بیان وضعیت کنونی تعلیم و تربیت در سطوح آموزشی کشور (اعم از آموزش و پرورش، دانشگاه و حوزه)پرداخته و در آخر در پی راه حل برای این سیر آموزشی و پرورشی در زمان کنونی برآمده است.



4) 5 - اگر به انسان که حقیقتش به عقلانیت است تغذیه نرسانیم، آرام آرام عقلانیت و بالتبع انسانیت را از دست می دهد. علم حیات است و همچون آبی می ماند که انسانیت را زنده می گرداند. از اینرو با نبودنش انسانیت، مرده ای بیش نیست و در واقع از عقلانیت بهره مند نیست. « العلم حیاة »1(شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص116)و عالم چون از آبِ حیاتِ علم بهره مند است، حیّ می شود. « العالم حیٌ و إن کان میت » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص252)

اگر علم به جان آدمی نرسد، نمی تواند در مسیر فطرت حرکت کند و اگر در مسیر فطرت نباشد راه را گم کرده است، از اینرو جهالت اورا به بیراهه می برد و جهالت عین ضلالت و گمراهی است « العلم جلالة و الجهالة ضلالة » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص114)و در این صورت انسان نجات پیدا نمی کند چون علم که چراغ عقل است و راه را نشان می دهد، همین که به جان آدمی عرضه گردد موجب نجات او می شود « العلم ینجیک » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص112 ) ولی علمِ منجی که عرضه نشود ضلالت است که نصیب آدمی می شود و از اینرو علم به جای اینکه انسان را نجات دهد و به جلالت و عظمت برساند « العلم جلالة » او را گمراه می کند « الجهل مضلة » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص117)و در نتیجه در مسیر فطرت و عقلانیت و بالتبع در مسیر انسانیت قرار نمی گیرد . از اینرو پستی و خواری و تنزل از جایگاه خود را نصیب انسان می کند « العلم ینجیک و الجهل یردیک » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص112)

پس دیگر با جهالت انسان نمی تواند محافظ و نگهبانی داشته باشد که او را از خطرات نجات دهد و خطراتی که نصیب انسانیت می شود از جان انسان به دور کند. چون از دارائی (علم) که راه را روشن کند، برخوردار نیست. چون دارائی علم است که حرز و حافظ می باشد « العلم حرزٌ » (شرح غرر و درر الکلم/ج1/ص118)
انسان با جهالت مریض می شود « الجهل داء » (شرح غرر و درر الکلم /ج2/ص88)از بین امراض که نصیب انسان می شود، بدترین مرض جهالت است « اسوء السقم الجهل » (شرح غرر و درر الکلم /ج2/ص226)چرا که با حالت صحتِ کاملِ او جمع می شود.

دوای کسی که چنین مرضی پیدا کرده است، ارتباط و اتصال با حقایق و علم پیدا کردن است و کسی که از چنین مرضی مرده است تنها با ارتباط و اتصال به حقایق و علم پیدا کردن می تواند دوباره به حیات برگردد « العلم حیاة و شفاء » (شرح غرر و درر الکلم /ج1/ص190)« العلم قاتل الجهل » (شرح غرر و درر الکلم /ح1/ص232)و کسی که با جهالت به ضلالت کشیده شده است تنها راه این است که راهنمایی پیدا کند راه را به او بنمایاند و بهترین راهنما خود حقیقت (علم) است که اتصال به آن عرضه شدن حقیقت به جان آدمی است « العلم نعم دلیل » (شرح غرر و درر الکلم /ج1/ص206)

از اینرو بهترین راه برای شخص، اتصال به حقیقت و اتصال به راه است. و البته خود راه، راه را نشان می دهد و خود حقیقت، عرضه حقیقت می کند و اتصال با عرضه ی جانِ حقیقت گرا به حقیقت، و با حضور جان حقیقت گرا در محضر حقیقت، آن محقق می شود. که در این صورت هدایت صورت گرفته است و توانسته با علم هدایت پیدا کند « العلم اشرف هدایة »  (شرح غرر و درر الکلم /ج1/ص231)چون جان حقیقت گرا با اتصالش به حقیقت است که هدایت پیدا می کند « العلم یهدی الی الحق » (همان/ج2/ص8)

برای همین اگر علم عرضه به جان انسان نشود . جهالت نصیب او شود. در اینجا عقل تعطیل شده است که جهالت توانسته است عرضه اندام کند و با تعطیل شدن عقل، کمال انسان متوقف شده و عقل که غایت انسان است، محقق نمی شود « لکل شیء غایة و غایة المرء عقله » (شرح غرر و درر الکلم /ج5/ص12)و اگر غایت محقق نشود، ذی الغایة که انسانیت باشد محقق نمی شود « من قعد به العقل قام به الجهل »(شرح غرر و درر الکلم /ج5/ص208)
 
4) 6 - انسان موجودی ناقص و متکمل است. از اینرو غایتی دارد و به جایی منتهی می شود. آن غایتی که دارد و انسان باید به آن برسد، همان هدف از خلقت اوست که خلقت او باید بدانجا ختم شود.
 
4) 7 - انسان چون از ابعاد مختلفی برخوردار است و انسانیت او به ابعادی همچون نباتیت و حیوانیت نیست، بلکه به عقلانیت است و چون انسان، بالقوه از عقلانیت برخوردار است (نه بالفعل)، از اینرو بالقوه انسانیت و توان آن را دارد. برای همین، غایت انسان، انسانیت و عقلانیت است و انسان خلق شده است تا به انسانیت و عقلانیت دست یابد. چون در ابتدای خلقتش انسان نیست بلکه زمینه ی انسان شدن برای او وجود دارد.
 


ادامه دارد ...


مرتبط:
نظام اسلامی تعلیم و تربیت (4)
نظام اسلامی تعلیم و تربیت (3)
نظام اسلامی تعلیم و تربیت (2)
نظام اسلامی تعلیم و تربیت (1)

منبع:

کلیدواژگان:

حرف مردم
نام شما:
ایمیل شما (نمایش داده نخواهد شد):
حرف شما: