چنانچه مشهور است، فرانسیس بیکن انگلیسی یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای عصر جدید است به اندازه ای که حتی گاهی لقب پیامبر عصر جدید هم به او داده اند.
اگرچه روش ما رویکرد انتقادی و عدم پیشداوری است ولی شخصیت بیکن می تواند سرنخ خوبی برای پیگیری مباحث غربشناسی باشد. لذا سعی میکنیم آرا و نظریات او را مطرح نموده به بحث بگذاریم.
یکی از نقطه نظرات بیکن(به نقل از تاریخ فلسفه کاپلستون)، ایده ی خودبنیادی طبیعت است؛ بدین معنا که ما برای تبیین طبیعت و کشف قوانین حاکم بر آن (متافیزیک به اصطلاح بیکنی) ، لازم نیست به علل غایی و ازلی و خارج از طبیعت رجوع کنیم، بلکه طبیعت قابل تبیین طبیعی است، در واقع به نظر بیکن، رجوع به هرگونه نظام فلسفی_دینی پیش از تجربه، برای تبیین امور طبیعی، نوعی بت پرستی است.
به نظر میرسد در این رابطه دو بحث را باید مطرح کنیم:
الف) درستی یا نادرستی این ادعا
ب) تاثیر چنین باوری در زندگی فردی و اجتماعی
انشا الله در پست های بعدی سعی میکنیم به این دو موضوع بپردازم.
ما را از کامنت های مفید خودتان بهرمند کنید.
نویسنده: مهدی زارعی
مرتبط:
غرب بیکنی (2) غرب بیکنی (3) غرب بیکنی (4)